روابط آبی سلول
به وبلاگ من خوش آمدید
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زراعت و علوم باغبانی واحد ورامین - پیشوا و آدرس zeraat-iauvaramin.LoxBlog.i r لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 14
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 507397
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 2

<-PollName->

<-PollItems->


 

 

روابط آبی سلول :
 
وظايف آب و نقش و اهميت آن در سلول :
 
1-     انجام متابوليسم و انتشار يون ها از يک بخش به ساير بخش ها بدون رطوبت امکان پذير
نيست . به همين دليل در اثر کاهش شديد آب در داخل سلول تجمع يون ها در واحد حجم
سلول ايجاد مسموميت يونی در داخل سلول می کند . دادن کود زياد بدون آبياری کافی هم
معمولا˝ عوارض اين نوع مسموميت را ايجاد می کند .
 
2-     انتقال مواد در آوندها :
نقل و انتقال مواد از هورمون های گياهی گرفته تا کربوهيدرات های محلول بدون وجود محيط مايع و متحرک آب امکان انتقال پيدا نمی کند . چنانچه در مرحله ی پر شدن دانه تنش رطوبتی به گياه وارد شود وزن هزار دانه و حجم اندوخته ی بذر شديدا˝ کاهش يافته که يکی از دلايل اساسی آن کند شدن انتقال مجدد مواد از اعضای رويشی به طرف دانه به واسطه کمبود آب است .
 
3-     تورژسانس سلول ها :
تورم سلولی در جهت افزايش حجم سلول به واسطه ی فشار تورژسانس که توسط واکوئل در درون سلول ايجاد می شود صورت می گيرد . لذا چنانچه آب کافی در اختيار گياه و سلول قرار نگيرد فشار تورژسانس صورت نگرفته و بخش اعظم رشد گياه صورت نمی گيرد . اين فشار علاوه بر تضمين رشد ، سر پا ماندن اندام علفی و نرم گياه را نيز موجب می گردد . به همين دليل پلاسموليز سلول ها ( از دست دان آب سلول ) به واسطه ی کمی آب باعث شل شدن اندام نرم و علفی گياه می شوند که اين علائم در گرمای ظهر تابستان ديده می شود . شدت زياد رشد رويشی در مناطق مرطوب و در اراضی که زياد آبياری
می شوند و در تراکم های کاشت بالا نيز به تاًثير فشار تورژسانس و آماس سلولی در طويل و حجيم شدن سلول ها و اندام های گياه می باشد .
 
4-     عامل کنترل کننده ی حرارت و ايجاد مکش ريشه ای :
تعرق گياه به نحوی در کنترل حرارت گياه حرکت و جذب املاح و آب توسط مکش ريشه ای را باعث می گردد که در شرايط کمبود آب سرعت انتقال مواد معدنی به طرف اندام فتوسنتز کننده کاهش می يابد .
 
حالات مختلف آب در گياه :
 
3 حالت عمودی آب در گياه وجود دارد :
 
1-     آب ساختمانی :
      آب ساختمانی را اگر بخواهيم از گياه جدا کنيم با مرگ سلول و تجزيه ی بافت همراه
      است و در ترکيب اجزاء تشکيل دهنده سلول شرکت کرده است .
 
2-     آب ترکيبی يا پيوسته :
آب ترکيبی يا پيوسته که در ترکيب ساختمان سلول شرکت نداشته ولی با نيروی بسيار زيادی از طرف اجزاء سلول و بافت تحت کشش قرار دارد . جدا کردن آب پيوسته بسيار سخت و با وارد کردن انرژی زياد امکان پذير می شود .
     بخشی از آب بذور تازه برداشت شده که با خشک کردن از آن جدا می شود آب پيوسته
     می باشد .
 
3-     آب آزاد :
آب آزاد که در حد فاصل بافت ها ، اندام ها و اجزاء سلول با کمترين کشش و ارتباطی وجود دارد به راحتی قابل استخراج و جدا کردن است و نسبت آن در اندام های مختلف گياه متفاوت است . مثلا˝ در بذر ، آب آزاد به ندرت وجود دارد ولی در بافتجوان و در حال رشد بيشتر آب به صورت آب آزاد است که فشار تورگر يا تورژسانس يا آماس را موجب می گردد . در زمانی که گياه دچار پژمردگی می شود مقدار آب آزاد به حداقل رسيده و بيشتر آب موجود در داخل گياه از نوع پيوسته است .
 
مقدار آب نسبی گياه يا R.W.C ( Relative Water Content ) :
 
کمتر از 1 % آبی که گياه جذب می کند در فتوسنتز مصرف می شود . پس اثر غير مستقيم آب روی فتوسنتز محسوس تر از اثر مستقيم آن است . لازم به توضيح است که فقط 1 % از آب جذب شده صرف واکنش های متابوليکی شده و بقيه از طريق تعرق هدر می رود .
 
                وزن خشک گياه - وزن تر گياه
R.W.C = ----------------------------------------------------    
          وزن خشک گياه  -  وزن گياه در حالت اشباع
 
تعرق ( Transpiration ) :
 
خروج آب به صورت بخار از گياه از طريق روزنه و کوتيکول تعرق ناميده می شود . مقدار کمی تعرق از طريق کوتيکول انجام می گيرد که تعرق کوتيکولی ناميده می شود . لازم به توضيح است که تعريق فقط از طريق روزنه ها صورت گرفته و خروج آب به صورت مايع است .
 
عوامل موثر بر روی تعرق :
 
1-     درجه ی حرارت :
هر چه درجه ی حرارت بالاتر رود مقدار تعرق نيز بيشتر می شود . يکی از دلايل اين امر آن است که رطوبت نسبی کاهش يافته ، بنابراين تعرق زياد می شود يعنی شيب اختلاف رطوبت بين محيط و سطح زيرين روزنه زياد می شود . در نقطه ی شبنم حداقل تعرق صورت می گيرد . لازم به ذکر است که ميزان تعرق در گياه هيچگاه صفر نمی شود .
رطوبت نسبی يا R.H ( Relative Humidity ) : درصد رطوبت نسبی که نسبت رطوبت موجود در يک هوای معين در يک دما به حداکثر رطوبتی که برای اشباع همين هوا نياز است را رطوبت نسبی گويند که به صورت % بيان می شود .
 
2-     شدت نور خورشيد :
در اکثر گياهان زراعی نور باعث باز شدن روزنه ها می شود ، هر چقدر مقدار تشعشع بيشتر باشد به دلايلی که مهمترين آنها افزايش دما است مقدار تعرق زيادتر می شود . تا زمانيکه رطوبت در گياه به حد بحرانی برسد گياه با تنگ کردن روزنه ها و گاه بستن آنها تعرق را موقتا˝ کاهش می دهد . به همين دليل با گرم شدن هوا و شروع تابستان از ابتدای صبح تا نزديک ظهر تعرق شديدا˝ افزايش يافته و در اوج گرمای ظهر و چند ساعت بعد از آنکه رطوبت داخلی گياه به حد بحرانی می رسد با کاهش قطر روزنه يا بستن آنها تعرق موقتا˝ کاهش می يابد .
 
3-     رطوبت نسبی :
هر چقدر زياد تر باشد چون شيب رطوبت بين محيط و داخل روزنه کم می شود ، تعرق هم کم می شود .
 
4-     سرعت باد :
باد باعث از بين رفتن مقاومت لايه ی مرزی می شود و سبب افزايش سرعت تعرق می گردد .
 
5-     تعداد روزنه :
هر چقدر بيشتر باشد و يا قطر روزنه افزايش يابد ، حجم و ميزان تعرق افزايش می يابد .
 
پتانسيل آب :
 
پتانسيل آب خالص را صفر در نظر می گيريم يعنی بالاترين توان انجام کار به نحوی که آب خالص دارای بالاترين انرژی آزاد است .
حال اگر به آب خالص موادی اضافه کنيم مانند : نمک ، چون نمک در آب حل می شود ، انرژی آب کم می شود و پتانسيل آب بالا می رود .
لازم به توضيح است که موادی مانند : واکوئل ، ميتوکندری ، غشای هسته و ... که در سلول حل نمی شوند باعث توليد پتانسيل ماتريک می شوند و انرژی آزاد آب را کم می کنند ، پس علامت آن منفی ( - ) است .
تمام ترکيباتی که در خاک و يا سلول گياه حل می شوند پتانسيل اسمزی توليد می کنند و انرژی آزاد آب را کم می کنند ، پس اين ترکيب نيز دارای پتانسيل منفی ( - ) است .
در داخل سلول گياهی پتانسيل ديگری به نام پتانسيل فشاری وجود دارد ، يعنی واکوئل با افزايش جذب آب به سيتوپلاسم فشار وارد می کند و سلول به طور مداوم از طرف واکوئل تحت فشار است ، پس انرژی آزاد آب را زياد می کند و علامت آن مثبت ( + ) است.
     
پتانسيل فشاری ( + ) + پتانسيل اسمز ( - ) + پتانسيل ماتريک ( - ) = پتانسيل گياه ( ± )  
 
جمع جبری اين 3 پتانسيل ، پتانسيل کل سلول گياهی را شامل می شود . اگر پتانسيل ماتريک و اسمزی با پتانسيل فشاری برابر شود ، پتانسيل کل سلول صفر است . در اين حالت سلول نه آب جذب می کند و نه به محيط سلول های اطراف آب می دهد .
چنانچه جمع پتانسيل اسمزی و ماتريک از پتانسيل فشاری بيشتر باشد ، در اين حالت سلول آب جذب می کند و هر چقدر منفی تر ( - ) باشد سلول از محيط اطرافش بيشتر آب جذب می کند و حال اگر پتانسيل مثبت تر ( + ) باشد سلول به حداکثر آماس خود می رسد و حتی می تواند به اطراف آب پس دهد و در اين حالت برگ های گياه شاداب ، آبدار و ایستاده اند .

 

 


نظرات شما عزیزان:

fatima
ساعت15:19---27 تير 1390
سلام عزیزم وبلاگ جالبی داری.
خوشحال میشم شما هم از وبلاگ من دیدن کنید و نظر بدید.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



+ نوشته شده در دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,ساعت 10:59 توسط مهندس مهرداد مرتضوی |